اولین گردش داداشی ها در طبیعت پاییزی شهمیرزاد
اولین گردش داداشی ها توی باغ بابابزرگ.حسن مامان و حسین طلا هر دوتا سر ما خوردن به خاطر همین مامانی توی چادری که بابابزرگ براشون زده نشسته تا حسن حالش بد نشه .
حسین مامان از شب قبل حسابی لحظه شماری می کرد تا بره برای بازی ولی هوا یک دفعه حسابی سرد کرد ولی خدا را شکر قسمت شد تا همه بریم البته من وحسن نرفتیم بابایی که دید بابابزرگ چادر زد آمددنبال ما،خوشحال شدم که حسین به خواسته اش رسید و با محمد سها ساقی ساقر همبازی شد .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی